هانيهاني، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

لبخند زيباي خدا

اشعارکودکانه ما

1389/12/15 15:28
نویسنده : مامان هانی
3,624 بازدید
اشتراک گذاری
 
اتل متل توتوله ٬گاو حسن چه جوره ٬ نه شیر داره نه پستون٬ گاوشو بردن هندستون٬ یک زن کردی بستون ٬اسمش و بذار عمقزی٬ دور کلاش قرمزی٬هاچین و واچین٬ یه پاتو ورچین
*******************
تاپ تاپ خمیر٬  شیشه پر پنیر٬  دست کی بالا
****************
 
عمو زنجیرباف     بله ......... زنجیر منو بافتی       بله  ......  پشت کوه انداختی         بله
بابا اومده          چی چی آورده           نخودچی کیشمیش         بخورو بیا
باصدای چی؟
*****************
پاییزه٬پاییزه٬برگ درخت میریزه
هواشده کمی سرد    روی زمین پر از برگ
ابر سیاه و سفید   رو آسمون و پوشید
دسته دسته کلاغا         میرن به سوی باغا
همه میگن به یک بار        قار و قار و قار وقار
******************
رفتم به باغی    دیدم کلاغی      کلاغ زاغی       سنگ و برداشتم          زدم به پایش 
پایش خون آمد   بردمش دکتر   دکتر دوا داد     آب انار داد     امروز دادم خورد   فرداش دیدم مرد 
******************
رفتم لب رودخونه     دیدم بلبل میخونه     گفتم بلبل دیوونه     برگرد بیا به خونه  بابام رفته مدینه
سر قبر سکینه    سکینه نور عینه    دختر امام حسینه
*****************
دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده خبر داری نچ نچ بی خبری نچ نچ پس تو .....من هستی
***************
آن مان نبارا زنشو طلاق داد بجاش صد تا الاغ داد اینم صد تا الاغش اینم زن بی دماغش
************
ده٬بیست٬ سه پونزده٬ هزار و شصت و شونزده ٬هرکی میگه شونزده نیست٬ هیفده٬هیجده٬نوزده٬بیست
************ 
ده٬ بیست٬سی ٬چهل٬پنجاه٬شصت٬هفتاد٬هشتاد٬نود٬صد
*************
لی لی لی لی حوضک ٬جو جو اومد آب بخوره افتاد تو حوضک
یکی گفت بریم دزدی٬یکی گفت چی بدزدیم٬ یکی گفت تشت طلا٬یکی گفت واااای جواب خدا رو کی میده٬یکی گفت من من کله گنده٬من من کله گنده
**************
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده٬ تورختخواب مخمل آبیش خوابیده٬یه روز مامان رفته بازار اونو خریده٬ قشنگ تر از عروسکم هیچکس ندیده٬عروسک من ٬چشماتو وا کن٬وقتی که شب شد٬اون وقت لالا کن٬حالا بریم توی حیاط با من بازی کن٬توپ بازی و شن بازی و طناب بازی کن
**************
ای زنبور طلایی٬نیش میزنی بلایی٬زمستونا خوابیدی٬خواب بهارودیدی٬پاشو پاشو بهاره گل واشده دوباره
***************
ماسه تا دختر خاله میرویم خونه خاله           میخوریم چلو کباب٬  میپریم تو رختخواب
رختخواب پاره میشه به مامان گفته میشه                              کتک ها خورده میشه
********************
 
خرگوش من چه نازه     گوشاش چقد درازه
مثل بخاری گرمه           چه خوشگل و چه نرمه
دستاشو پیش میاره           به روی هم میزاره
میخوره برگ کاهو          میپره مثل آهو
--------------------------------------------------------
 
کلاغه میگه قار قار                 ننه اش میگه زهرمار
باباش میگه ولش کن         چادر سیا سرش کن
از خونه بیرونش کن

***************************
 
توپولویم توپولو ٬صورتم مثل هلو٬چشم و ابروم سیاهه٬قد و بالام کوتاهه٬ مامان خوبی دارم٬ میشینه توی خونه٬میدوزه دونه دونه٬کت و شلوار منو٬پیرهن چین دار منو٬میپوشم خوشگل میشم مثل یه دسته گل میشم
************************
منم بچه مسلمان که دارم دین و ایمان کتابم هست قرآن رسولم داده فرمان به وقت صبحگاهی کنم شکر الهی
*****************
عینک دودی ...هی٬ خودت میدونی.....هی٬من با تو قهرم......هی٬آشتی ندارم.........هی
****************
یادت میاد اون روزا بستنی داشتیم.....بستنی مون شیرین بود مشتری داشتیم....
 مشتریمون کچل بود دوسش نداشتیم 
***************
 
(اسم کسی که دندون نداره)...بی دندون....هی٬افتاد تو قندون....هی٬انبر بیارید٬درش بیارید
***************
 من نمیدانممن نمیدانممن نمیدانم
حا لا با این که خیلی از اون روزها میگذره ولی من هنوز معنی بعضی ازشعر ها رو درک نکردم
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مظلومه ججججججون
16 اسفند 89 13:18
الههههي درسته كه بعضي از شعرها را نميشه درك كرد ولي با اين نوشته هات باعث يادآوري شيريني از كودكي همه مون شدي اميدوارم هاني توپولوت هم مثل من از اين اشعار لذت ببره
parsa
27 اسفند 89 11:36
سلام مامانیییییییییییییییی شعرای کودکانت واقعا واقعا قشنگ بود یاد بچگی هام افتادم ....
مامان پسرا
4 مرداد 90 19:25
این پست واقعا عالی بود! دستت درد نکنه مامانی!