پسرم هانی
اولین باری که دیدمش تنها به اندازه مژه ام بود٬ قلب هم نداشت. دومین باری که دیدمش به اندازه بند انگشت کوچکم و این بار کل وجودش قلب بود و می تپید. سومین باری که دیدمش به اندازه بینی ام بود٬ دست و پا هم میزد. چهارمین باری که دیدمش کمی بزرگتر از کف دست و انگشتانم بود تقریبا ۱۵ سانت. از بس تکان خورده بود خسته شده و آرام گرفته بود. پنجم...